کد مطلب:314822 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:846

قسم دروغ به حضرت ابوالفضل و نتیجه آن
حضرت حجةالاسلام سید... كه از نویسندگان پرتلاش در زمینه شرح احادیث اهل بیت (علیهم السلام) است و در جنبه عشق و ارادت به اهل بیت هم كم نظیر برای حقیر نقل كرد:

در كوفه كه زندگی می كردیم، در شهرداری كوفه هیئتی از كارمندان شهرداری مجلس عزاداری به صورت مشاركت برپا می كردند و برای هزینه عزاداری صندوق مخصوص بود كه به دلخواه پول درآن می انداختند. صندوق نزد مرحوم پدرم نگهداری می شد كه شخص امین و مورد قبول همه طبقات بود.

یكدفعه كسی به صندوق دستبرد زد و پول آن را برد و سارق گم شد. در بین كارمندان یك نفر بد بود و افراد به او شك داشتند ولی او با كمال جسارت به



[ صفحه 350]



پدرم نسبت دزدی می داد و در این تهمت اصرار هم داشت. سرانجام قرار شد به صورت جمعی به كربلا مشرف شده در حرم حضرت ابوالفضل (علیه السلام) سوگند بخورند تا سارق معلوم شود، قابل توجه این كه در آن زمان حدود چهل پنجاه سال قبل در حرم قمر بنی هاشم (علیه السلام) خادم مخصوصی بود كه تخصصی در سوگند داشت و افراد متخاصم نزد او می رفتند و او با كلمات مخصوصی افراد را به ابوالفضل قسم می داد و افراد به آن الفاظ قسم می خوردند و حق و باطل معلوم می شد.

همه حتی مرحوم پدرم، از كوفه به كربلا مشرف شده در حرم ابوالفضل (علیه السلام) حاضر شدند و همان خادم مخصوص كلمات قسم را می گفت و افراد یكی یكی تكرار می كردند و كنار می رفتند تا نوبت به همان شخصی رسید كه به پدرم تهمت می زد. او مشغول سوگند شد كه مثلا به ابوالفضل قسم این سید (مرحوم پدرم) آن پول صندوق...

كه ناگهان زبان او بند آمد و لكنت زبان گرفت و دهان و فك او كج شد و به طرف بالا رفت و قیافه ای زننده پیدا كرد و خلاصه نتوانست همان كلمات سوگند را تمام كند و از بركت هیئت مولا قمر بنی هاشم (علیه السلام) معلوم شد خودش پول صندوق را دزدیده و با بی آبرویی به كوفه برگشت.